قرآن، ظاهرى زيبا و باطنى ژرف دارد. شگفتىهاى آن جاويد است و غرايب آن پايانى ندارد و تاريكىها جز با آن زدوده نشوند.
امام علىّبنابىطالبعليه السلام
معارف بلند و عميق قرآنى، آن چنان گستردگى و ژرفايى دارد كه طبقهبندى شايسته آن، فقط در صورت اعمال دقت و به كاربستن ظرافت ممكن است. آثار سامان يافته قرآنى با هدف اطلاعرسانى از الفاظ قرآن، با همه تنوع و گستردگى، تا كنون نتوانستهاند پاسخى عام و جامع به نياز مسلمانان و قرآن پژوهان بدهند.
بر آوردن اين نياز جز از رهگذر همدلى و هميارى گروهى كاردان و قرآنشناس كه فرصت و فراغت لازم را داشته باشند ممكن نيست.
نخست بايد »شيوه و راه« درست را يافت، آنگاه بدان راه و روش به فتح عرصههاى گوناگون پرداخت.
اطلاعات و كتابهاى موجود در مراكز علمى گواهند كه تلاشهاى تحسين برانگيزى در جنبههاى مختلف علمى، اجتماعى، كلامى، اقتصادى، فلسفى، فقهى، عبادى، اخلاقى، عرفانى، سياسى، تربيتى، حقوقى، ادبى، ذوقى و... صورت تدوين يافته است، امّا همانها گواهى مىدهند كه فرهنگى جامع و فراگير كه همه اين اطلاعات را به شيوه علمى گزارش كند صورت تحقق نيافته است. مجموعه حاضر، گامى است بدين سو.
در اين پروژه بزرگ كوشيدهايم آموزههاى زلال قرآن را از متن آيات برآوريم و پيش ديدگان علاقهمندان به قرآن كريم نهيم.
سنگ نخست اين بناى رفيع را، همّت دولتمردى فرهيخته و دانشمندى آشنا با زمان و مقتضيات آن نهاد. آيتاللَّه اكبر هاشمى رفسنجانى - دام عزه - در پس اين انديشه و باور، كه الفاظ و كلمات قرآن تنها علائم معارف قرآن نبوده و بسا معرفتها و حكمتهايى كه در قرآن به لفظ بازگو نشده است، طرحى نو درافكند. در اين طرح كاخى سر برآورد كه بسى بلندتر از معجمهاى لفظى قرآن است؛ زيرا با بازگفتن و ثبت معارفى كه در قرآن، لفظى براى آن آمده است بسنده نشده و ناگفتههاى ديگرى را نيز به تحقيق مىگيرد. ايشان از اينكه مأخذ معتبر و فرهنگ آسانيابى كه به بهترين شيوه اطلاع رسانى كند، وجود ندارد اظهار تأسف كرده مىنويسد:
»گاه اتفاق مىافتاد كه براى پىبردن به نظر قرآن درباره يك موضوع ناگزير از مطالعه تمامى آن مىشدم... متأسف بودم كه چرا امت اسلامى طى قرنها آنگونه كه بايد براى اين كتاب.. سرمايهگذارى بايستهاى نكرده و در طول روزگار طولانى، فرهنگنامهاى قرآنى تدوين نشده است تا جويندگان معرفت و حكمت... به آسانى از آن بهره گيرند.(مقدّمه تفسير راهنما، ص 9)
در اين طرح نو شيوه و راهكارهايى به كار گرفته شد كه اولاً متناسب با رويه اطلاعرسانى باشد و ثانياً سرعت و آسانى دستيابى به اطلاعات در آن لحاظ شده باشد.
مبناى سامان دهندگان اين مجموعه در ترتيب اطلاعات، موضوع و حروف اول آنها بوده است يعنى اطلاعات براساس الفبايى - موضوعى، طبقهبندى گرديده است و در هر موضوع مجموعه اطلاعات مربوط به آن موضوع گردآورى شده است، آنگاه هر يك از آنها براساس حروف الفبا ردهبندى و شمارهگذارى شده است. اين گونه طبقهبندى اطلاعات علاوه بر آنكه مسير اطلاعرسانى را هموارتر مىكند، به واقع نوعى تفسير موضوعى هر چند به اجمال نيز به شمار مىآيد، زيرا مراجعه كننده به هر يك از اين موضوعات، با مجموعهاى از اطلاعات همگون و مناسب با آن موضوع مواجه شده و مىتواند براساس آنها تحقيق خود را سامان دهد.
شناسايى الفاظ و مدخلهايى كه در معنى به يكديگر نزديكاند، از ديگر فوايد مهم اين معجم مىباشد. در ارجاع و برگرداندن مدخلهايى كه فقط در معنى با يكديگر تناسب و تشابه دارند، براى اهل تحقيق بسيار سودمند و مغتنم است؛ زيرا تفاوتهاى لفظى، گاه قلم و ذهن محقق را از مراجعه به آيات مناسب با موضوعات تحقيق دور مىكند و اين گره تنها در يك معجم معنايى قابل گشودن بود.
بدينرو در طبقهبندى، به سيستم ارجاعات توجه شده است. در اين سيستم، موضوعات هممعنى و مترادف به موضوع برگزيده ارجاع شده است؛ مثل ارجاع موضوع آمرزش به مغفرت و آسايش به رفاه غير از آن ارجاعهايى نيز در عنوانهاى فرعى صورت گرفته است؛ مثل ارجاع تقواى ابراهيمعليه السلام به فضايل ابراهيمعليه السلام.
اهل اطلاع و فن مىدانند كه تدوين قاموسى با ويژگىهايى كه پيشتر گفتيم چه اندازه دشوار و در عين حال ظريف است. پديد آورندگان اين پروژه عظيم برآنند كه معجم حاضر:
اولاً؛ با رعايت همه اصول و مبناهاى شناخته شده تدوين گردد.
ثانياً؛ اطلاعات به زبان و فرهنگ روز بازگويى شود.
ثالثاً؛ همه آنچه را كه امكان استفاده آن از قرآن وجود دارد كشف و آشكار شود.
انگيزه و دغدغههاى پيش گفته، نويسندگان مجموعه حاضر را به مراعات مقررات و مبانى پژوهش به گونهاى هر چه دقيقتر و كاملتر دعوت مىكرد، از اينرو پيش از هر اقدامى نخست رويه و مبانى نظرى تحقيق را به تفصيل بررسى كرده و بر كاغذ آوردند.
از ابتداى كار اين دغدغه ذهن و همت تدوين كنندگان را به خود مشغول كرده بود كه چگونه اثرى مىتواند در برگيرنده بيشترين بخشها از معارف قرآن باشد و چگونه مىتوان استنباطى معتبر و استظهاراتى منطبق با اصول تفسير فراهم آورد و در همان حال سخنى نو و تازه ارائه داد؟ اين همه در حالى است كه سخت از در افتادن در ورطه تفسير به رأى بيم داشتيم. كوشش همگان بر آن بوده است كه از محضر قرآن آنچه شائبه خطا و كژروى در آن نيست، استفاده و ارائه شود و اين را در تأسى به شيوه سلف و تعهد نسبت به اصول و مبانى تفسير ديديم.
پديد آورندگان اين معجم پس از بررسىهاى بسيار براى رسيدن به اهداف تعيين شده مراحل زير را به انجام رساندند.
1. گزينش موضوعات اصلى
2. تشكيل پروندههاى علمى
3. پژوهش و تحقيق
4. ارزيابى محتوايى
5. مقابله و تصحيح
6. هماهنگسازى نمايهها و موضوعات فرعى
7. كنترل نهايى
8. ويراستارى.
1. در برداشتن بيش از 3000 موضوع اصلى و هزاران موضوع فرعى
2. دستيابى آسان علاقهمندان و محققان به معارف و علوم قرآنى
3. برخوردارى از سيستم ارجاعات در عنوانهاى مترادف و مرتبط
4. جامعيت نسبت به فرهنگنامههاى قرآنى پيشين
5. الفبايى - موضوعى بودن عناوين اصلى و فرعى
6. در برداشتن اعلام قرآن.
1. گردآورى و طبقهبندى اطلاعات موجود در قرآن براساس مفاهيم با سه مشخصه دقّت، سرعت و آسانى
2. استخراج عناوين علوم اسلامى در زمينههاى اخلاق، اقتصاد، روانشناسى و... از قرآن
3. فراهم آوردن بستر مناسب براى تحقيقات نوين و تخصصى در علوم و معارف قرآنى
4. فراهم آوردن زمينه تدوين دائرة المعارف بزرگ قرآن
5. فراهم آوردن زمينه تفسير موضوعى قرآن.
براى دست اندركاران اين مجموعه مايه بسى مباهات و سرافرازى است كه مجلد نخست آن با استقبال فرهيختگان و قرآن پژوهان مواجه شد و چاپ اول آن در مدتى اندك ناياب گرديد و با توجه به نقدهاى محققان بزرگوار و رهنمودهاى آنان چاپ دوم با اصلاحات و اضافات انجام گرفت و علاوه بر آن مجلدات دوم تا پنجم انتشار يافته و مجلدات بعدى نيز برخى در حال انتشار است و برخى در آينده نزديك عرضه خواهد شد.
اين مجموعه با همه كوششهاى فراوان و دقّتهاى بسيار با اينكه آرزوى ديرينه بنيانگذار طرح فرهنگ قرآن (آيت اللَّه هاشمى رفسنجانى) را برآورده كرده است، امّا همچنان در مظانّ خطا است، همان گونه كه همه كارهاى بشرى چنين سرنوشتى دارند. چشم آن داريم كه محققان گرامى و پژوهشگران ارجمند با بيان پيشنهادها و راهكارهايى كه مناسبتر مىدانند ما را يارى رسانند و چنانچه خطايى در آن ديدند ما را رهنمون گردند.
در پايان براى اطلاع بيشتر علاقهمندان، به ذكر نمونهاى از فهرست يك موضوع بسنده مىكنيم.
- آرامش
- آثار آرامش
- 1. ازدياد ايمان
- 2. اقرار به توحيد
- 3. حفظ اسرار
- 4. رضايت از خدا
- 5. رضايت خدا
- 6. عنايت خدا
- 7. مصونيّت از غضب
- آرامش آدمعليه السلام
- آرامش ابراهيمعليه السلام
- آرامش از آيات خدا
- آرامش اصحاب كهف
- آرامش انفاقگران
- آرامش اولياء اللَّه
- آرامش بخشى به ابراهيمعليه السلام
- آرامش بخشى به ابوبكر
- آرامش بخشى به داودعليه السلام
- آرامش بخشى به لوطعليه السلام
- آرامشبخشىبهمادرموسىعليه السلام
- آرامش بخشى به متّقين
- آرامش بخشى به مجاهدان
- آرامش بخشى به محمّدصلى الله عليه وآله
- آرامش بخشى به مريمعليهما السلام
- آرامش بخشى به موسىعليه السلام
- آرامش بخشى به مؤمنان
- آرامش بخشى به هارونعليه السلام
- آرامش به دنيا
- آرامش بهشتيان
- آرامش خانواده
- آرامشخانوادهنوحعليه السلامرهمينمدخل
- آرامش نوحعليه السلام
- آرامش در آخرت
- آرامش در سختى
- آرامش در قيامت
- عوامل آرامش در قيامت
- 1. احترام به نيازمندان
- 2. استقامت
- 3. اصلاح
- 4. انفاق
- 5. ايمان
- 6. تسليم
- 7. تقوا
- 8. عملصالحر همين مدخل،
- عوامل آرامش در قيامت، ايمان
- 9. نيكوكارى
- آرامش شفيعان
- آرامش شهيدان
- آرامش عمّار ياسر
- آرامش متّقين
- آرامش مجاهدان
- آرامش محسنان
- آرامش محمّدصلى الله عليه وآله
- آرامش مخلصان
- آرامش مصلحان
- آرامش موحّدان
- آرامش موسىعليه السلام
- آرامش مؤمنان
- آرامش مهتدين
- آرامش نوحعليه السلام
- آرامش هارونعليه السلام
- آرامش يونسعليه السلام
- اهميّت آرامش ر همين مدخل
- نعمت آرامش
- عوامل آرامش
- 1. استقامت
- 2. اقامه نماز
- 3. انفاق
- 4. ايمان
- 5. باران
- 6. پرداخت زكات
- 7. تابوت بنىاسرائيل
- 8. تسليم
- 9. تقوا
- 10. توكّل
- 11. خواب
- 12. دعا
- 13. دلدارى
- 14. دوستى با خدا
- 15. ذكر خدا
- 16. زمين
- 17. شب
- 18. عمل صالح
- 19. قصّه انبيا
- 20. مائده آسمانى
- 21. مسكن
- 22. مشاهده حقايق
- 23. ملائكه
- 24. نزول تدريجى قرآن
- 25. وعده الهى
- 26. وفا به عهد
- 27. هدايتپذپرى
- 28. همسر
- عوامل سلب آرامش
- 1. آدمربايى
- 2. احساس خطر
- 3. افشاى اخبار امنيتى
- 4. بلا
- 5. جدايى از فرزند
- 6. شايعه پراكنى
- 7. شرك
- 8. كفر
- 9. كفران نعمت
- 2. احساس خطر
- منشأ آرامش
- نعمت آرامش
- شكر نعمت آرامش